حسین پناهی

+نوشته شده در سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:,ساعت1:21توسط مائده افروخته | |

انسانم !
ساکت ، چون درخت سیب !
گسترده ، چون مزرعه ی یونجه !
و بارور ، چون خوشه ی بلوط !
به جز خداوند ،
چه کسی شایسته ی پرستش من خواهد بود ؟

+نوشته شده در سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:,ساعت1:55توسط مائده افروخته | |

 

درختان می گویند بهار
پرندگان می گویند ، لانه
سنگ ها می گویند صبر
و خاک ها می گویند مصاحب
و انسان ها می گویند «خوشبختی»
امّا همه ی ما در یک چیز شبیهیم ،
در طلب نور !
ما نه درختیم
و نه خاک .
پس خوشبختی را با علم به همه ی ضعف هامان در تشخیص ،
باید در حریم خودمان جستجو کنیم ..

+نوشته شده در سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:,ساعت1:38توسط مائده افروخته | |

"جهان زیر سیگاری من است"

+نوشته شده در سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:,ساعت1:31توسط مائده افروخته | |

+نوشته شده در سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:,ساعت1:13توسط مائده افروخته | |

این جهانی که همش مضحکه و تکراره

تکه تکه شدن دل چه تماشا داره

 

+نوشته شده در دو شنبه 13 بهمن 1393برچسب:,ساعت21:18توسط مائده افروخته | |

  راســــــتی،

دروغ گـــــفتن را نیــــــــز، خـــــــــوب یاد گـــرفتــه ام…!

“حــــال مـــن خـــــــوب اســت” … خــــــوبِ خــــوب

 

+نوشته شده در دو شنبه 13 بهمن 1393برچسب:,ساعت21:10توسط مائده افروخته | |

می دانی … !؟ به رویت نیاوردم … !
از همان زمانیکه جای ” تو ” به ” من ” گفتی : ” شما “
فهمیدم
پای ” او ” در میان است …

 

+نوشته شده در دو شنبه 13 بهمن 1393برچسب:,ساعت21:8توسط مائده افروخته | |

و رسالت من این خواهد بود
تا دو استکان چای داغ را
از میان دویست جنگ خونین
به سلامت بگذرانم
تا در شبی بارانی
آن ها را
با خدای خویش
چشم در چشم هم نوش کنیم

 

+نوشته شده در دو شنبه 13 بهمن 1393برچسب:,ساعت20:53توسط مائده افروخته | |

بی تو
نه بوی خاک نجاتم داد
نه شمارش ستاره ها تسکینم
چرا صدایم کردی
چرا ؟
سراسیمه و مشتاق
سی سال بیهوده در انتظار تو ماندم و نیامدی
نشان به آن نشان
که دو هزار سال از میلاد مسیح می گذشت
و عصر
عصر والیوم بود
و فلسفه

 

+نوشته شده در دو شنبه 13 بهمن 1393برچسب:,ساعت20:44توسط مائده افروخته | |